از روح زنانه در زخمههای شورانگیز «کاسارس» اسپانیایی به گیتارش تا نغمههای جاز و شرقی شده «علیاف» و «داغستان»
![](https://bassirat.ir/wp-content/uploads/2025/02/6182384-780x470.jpg)
به انتشار از سایت خبری بصیرت :
حسین قره: کاسارس که در سال ۲۰۰۵ بهعنوان برنده جایزه مکاشفه موسیقی از سوی انجمن منتقدان موسیقی نیویورک شده است با انتشار اولین آلبومش «دوئنده فلامنکو» که در ۱۹۹۹ منتشر شد درک عمیق خود از موسیقی فلامنکو و توانمندی بینظیرش در نوازندگی گیتار را به همه دوستداران این سبک موسیقی نشان داد.
او شب گذشته کارش را با قطعه احساسی «آزول» آغاز کرد، قطعهای که دومین موومان از آلبوم بسیار تأثیرگذار «ماه الخاندرا» است، این قطعه نخستین اثر برای گیتار و ارکستر است که توسط خود دانیل کاسارس نوشته شده است. آلبوم «ماه الخاندرا» در سال ۲۰۱۴، منتشر شد که کاسارس آن را به دخترش تقدیم کرد. اگرچه در اجرای شب گذشته تکنوازی گیتار این قطعه اجرا شد. الخاندرا اشاره است به یک اسم زنانه در فرهنگ اسپانیایی دارد، اسمی محبوب در فرهنگی لاتینی و اسپانیایی که معنای حامی و مدافع میدهد.
روح زنانه با نغمه های عاشقانه
اسم «آزول» نوعی سنگ آبیرنگ و معدنی را تداعی میکند و بر این آلبوم کاسارس روحی زنانه حاکم است، نغمه و ملودیها با نوع نواختن عاشقانه و لطیف مخاطب این اجرا را به شوری احساسی میکشاند.
قطعه دوم برای اجرا باز هم زنانه انتخاب شده بود، سینیورا SEÑORA به معنی خانم اشارههایی به زیباییها زنانه داشت.
قطعه سوم که کاسارس اجرا کرد با عنوان TRASMALLO یا ترسمالو اشاره ای است (ترجمه آن چیزی شبیه معامله و مبادله است که در آن چیزی از دست میرود) به روح آزادی و سلامتی، قطعهای که در ستایش زندگی است، این اثر در اوایل دوره همهگیری کرونا و در اولین روزها قرنطینه نوشته و اجرا شده و از ساختههای خود کاسارس است.
قطعه چهارم با عنوان "MI REFUGIO" به معنای «پناه من» است استفاده از هارمونیهای نرم و ملودیهای دلنشین در این قطعه باعث ایجاد فضایی دلپذیر و احساسی میشود که گوشدادن به آن اثری معنوی و عاشقانه بر مخاطب میگذارد، این قطعه شور و تلاشی برای پیداکردن پناهگاهی در دنیای پرهرجومرج امروز است.
ادای دین به بزرگان
قطعه پنجم همانطور که از نامش پیداست MAESTRO ÉVORA ادای دینی به پیشکسوتان موسیقی اسپانیایی است، کاسارس در این قطعه توانمندی خود را که میتواند شانهبهشانه بزرگان موسیقی آن دیار پنجه در ساز گیتار بلغزاند را نشان میدهد. ادای دین به بزرگان باید در شان و اندازه آنان باشد کاری که کاسارس با اجرای این قطعه کرد.
LUZ DE VIDA یا نور زندگی یا روشنایی زندگی ششمین قطعهای بود که او نواخت، قطعه که از یک سفر عاطفی بدون تکرار حکایت میکرد، قطعهای که سرشار از حرکتهای موسیقایی بود و پیوندی عمیق با شور و نور و تاریکی داشت. کشف نور از اعماق میآید و این سفر قهرمانانه است.
پیکاسو اسطوره کاسارس
PARÍS و LA LUNA DE ALEJANDRA دو قطعه بعدی او بودند اولین قطعه اشاره ای با نام پاریس دارد و از آلبوم «پیکاسار (Picassares)» است اثری از که عشق کاسارس به هموطن و همشهریاش (شهر مالاگا) پابلو پیکاسو نقاش فقید و جریانساز اسپانیایی خبر میدهد، کسی کاسارس تأثیر فراوانی از هنر او گرفته است. قطعه هشتم قطعه اصلی آلبوم و اولین موومان از آلبوم ماه آلخاندرا است، اولین اثر برای گیتار و ارکستر که توسط خود دانیل کاسارس ساخته شده است. در اجرای دیشب تکنوازی این اثر اجرا شد.
آخرین قطعهای که کاسارس نواخت و همه را به وجد آورد قطعه CABALLO DE GUERNICA اسب گرنیکا است. گرنیکا دهکده است که در جنگ جهانی دوم توسط ناوگان هوایی آلمان نازی بمباران شد. اما شهرت این دهکده مربوط به یکی از تأثیرگذارترین نقاشیهای پابلو پیکاسو که در آن این فاجعه با شیوه کوبیسم ثبت شده است، اثری که مرگ، رنج و درد را در شکلی عمیق و غیر رایج نقاشی کلاسیک به تصویر کشیده است، تمام نشانهها و مولفههای فرهنگ مردمی اسپانیا از جمله فرهنگ کشاورزی که بخشی با حیواناتی همچون گاو، اسب و چراغ درآمیخته با عوامل انسانی، قطعهقطعه در کنار هم قرار گرفتهاند. در میانه تابلو اسبی که به طرز اغراقآمیز در حال شیههکشیدن است؛ دیده میشود، احتمال دارد که این آهنگ به آن اسب و آن نقاشی اشاره مستقیم داشته باشد.
کاسارس در پاسخ به پرسش خبرآنلاین در مورد حس موسیقایی قطعات اجرایی خود گفت: «تلفیقی از شادی و غم و حماسه. در برخی قطعات روح تپنده و حماسی موسیقی فلامنکو جاری بود و خوشحالم که شما بهعنوان مخاطب، این حس را دریافت کردهاید. من به هیچوجه در سالن احساس غریبی نداشتم و وقتی میدیدم مخاطب حس قطعات را درک میکند و واکنش نشان میدهد، حس میکردم دارم برای مخاطب لاتین می نوازم.»
دنیل کاسارس در پاسخ به سوالی درباره ریشه های موسیقی فلامنکو و شباهت نغمات آن در سرزمینهای مختلف از جمله آمریکای لاتین گفت: «فلامکو هنر بومی اندلس است، اما حضور فرهنگهای مختلف از جمله کولیها و مورها که ریشه در فرهنگ عربی داشتند، در شکلگیری این سبک موسیقی موثر بوده است. بین سبک فلامنکو و موسیقی آمریکای لاتین نیز به دلیل اشتراکات زبانی، تبادل فرهنگی زیادی وجود دارد و ریتمها و سازهای مشترکی بین موسیقی فلامکو و رومبا و تانگو در آمریکای لاتین دیده میشود.»
جمال علی اف و اجه داغستان ترکیب موسیقی شرق و غرب
دومین اجرای بخش بینالمللی جشنواره موسیقی فجر یک دوئت (دونوازی) ویلنسل و پیانو بود کاری از جمال علی اف ویلنسلیست و همراه اکثر کارهای او خانم اجه داغستان پیانیست. آثاری که سفری بود از «باکو» زادگاه جمالی علیاف و «ازمیر» زادگاه اجه داغستان آغاز و با آبهای گرم مدیترانه به همه آبها و همه سرزمینهای جهان میرسید. از موسیقی ارتدکس روسیه تا جاز آمریکا در سفر حضور داشتند.
جمال علی اف همچون کاسارس نامی بلندآوازه دارد، اگر او در اسپانیایی و فرهنگ لاتینی نام بلند دارد، علی اف بیشترین جوایز خود را از مسابقات و ایتالیایی و انگلیسی به دست آورده است، او هم امسال و هم در 2017 در رویال آلبرت هال لندن در قالب برنامه بی بی سی پرامیز که یکی از معتبرترین برنامههای موسیقی جهانی است اجرا داشته و شگفتیساز بوده است.
علی اف و داغستان اما شب گذشته در تالار وحدت کار شان را با اجرای قطعه I Met You (من شما را دیدم) اثر فلولک از لئونید مالاشکین آهنگساز شهیر روس که براساس یک رمان عاشقانه نوشته شده است، آغاز کردند. عاشقانه ای آرام که با آنچه ترکیبی تازه ساخته شده بود و حال و هوای سرزمینی علی اف در آن حضور داشت. او این قطعه و تمام قطعاتی که نواخت را یکبار از دورن فرهنگ خود گذراند بود و اگرچه به روح اثر وابسته بود اما بدون زخمههای فرهنگ محلی نبود. به این ترتیب اگرچه در بعضی از قطعات آثار غربی را میشنید اما حس آمیزی موسیقی بومی در آن قابل تشخیص بود.
از حزن مرثیه تا جان جاز و شور پیانو
Elegie قطعه دومی بود که این دو اجرا کردند، قطعه ای که مرثیه ای است آرام و حزن آنگیز و یادآور است از یک دریغ و نیستی. این قطعه با موتیفی اشنا برای مردم شرق یادآور خاطر دوری است که زیر سازهای غیر بومی جان یافته است.
Romance "عاشقانه" اثری از گئورگی سویریدوف (Georgy Sviridov) سومین قطعه اجرای این دوئت بود، همانطور که از نام آن پیدا یک عاشقانه یا رمانس بود. اگرچه سویریدوف عاشقانههای بسیاری را براساس شعرهای پوشکین نوشت و ساخت اما رمانس از جمله محبوبترین قطعات ارکستری او که علی اف و داغستان اجرای در خور از این اثر را در تالار وحدت اجرا کردند.
از میان قطعاتی که این هنرمندان اجرا کردند یکی از زیباترین آنها قطعه کاروان Caravan (Juan Tizol and Duke Ellington song) یک اثر جاز ممتاز از خوان تیزول و دوک الینگتون است که اولین بار توسط الینگتون در سال 1936 اجرا شد. این قطعه جز آثاری که این دو هنرمند درکنسرت ها مختلف و متعددی با هم آن را اجرا کرده اند. اثر عمیق که توسط دو سیاهپوست در 90 پیش در ساختار موسیقی جاز نوشته و اجرا شده است. اگرچه اجرای اصلی با سازهای بادی و همچون ترمپث و درام و همراهی پیانو اجرای میشود اما این ترکیب پیانو با ویلنسل علی اف هم دل نشین بود.
اما قطعه آخر این اجرا Libertango (لیبرتانگو) اثر Astor Piazzolla (آستور پیاتزولا) نوازنده و آهنگساز فقید و چیره دست آرژانتینی بود، نوازنده که ایرانیان با آکاردئون نوازی او بسیار آشنا است، او یکی از چهره برجسته موسیقی جاز لاتین بود. اجرای پایانی علی اف و داغستانی اجرای پرشور بود که مخاطب راضی از سالن با آن نغمهها به خانه میرفت.
5757