چگونگی شکل گیری یک تکآهنگ به یاد امام خمینی(ره)

به انتشار از سایت خبری بصیرت :
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز رحلت امام خمینی(ره) برای ملت ایران یکی از روزهای فراموشناشدنی در تاریخ است؛ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ پیامی با صدای محمدرضا حیاتی از رادیو سراسری ایران با این مضمون پخش شد؛ «بسم الله الرحمن الرحیم، انا لله و انا الیه راجعون، روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان حضرت امام خمینی به ملکوت اعلاء پیوست.»
براساس گزارش ایرنا، روزنامه کیهان نیز خبری را با تیتر «روح خدا به خدا پیوست» منتشر کرد. خبری که برای بسیاری مردم، باورنکردنی بود. در آن روز سوگی سخت بر دل مردم ایران و مسلمانان جهان نشست و تشییع باشکوهی برای امام راحل رقم خورد.
درگذشت رهبر کبیر انقلاب در مقطعی رخ داد که یک دهه از انقلاب اسلامی گذشته بود و ایران به تازگی هشت سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشته بود، درگذشت امام خمینی(ره) همه مردم کشور را در سوگ و اندوه عمیقی فرو برد. زبان و بیان عادی نیز در برابر چنین حادثه اندوهناکی خاموش بود و شاعران و هنرمندان موسیقی سعی کردند که با زبان شعر و هنر، سنگینی این غم را بیان کنند.
یک روز پس از ارتحال امام خمینی (ره) سرود و قطعه موسیقی به نام «دریغا» با شعری از مرحوم حمید سبزواری، آهنگسازی محمد شکوهی و خوانندگی محمد گلریز از تمام شبکههای تلویزیونی و رادیویی پخش شد و به یکی از ماندگارترین آثار تبدیل شد. امسال سیوششمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) است و به این مناسبت به چگونگی ساخت و اجرای نخستین اثری که برای وداع با ایشان ساخته شده است، میپردازیم.
چگونگی ساخت «دریغا»
محمدعلی شکوهی آهنگساز و تنظیمکننده قطعه «دریغا» درباره چگونگی ساخت این اثر در گفتوگویی با موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) اظهار داشت: «قبلاً خبر بیماری امام را از رسانههای گروهی شنیده بودم، بامداد آن روز احساس کردم که اتفاقی افتاده، برنامههای عادی رادیو قطع شده بود و مرتباً قرآن پخش میشد تا اینکه ساعت هفت صبح خبر رحلت امام از رادیو پخش شد مثل همه، بهت و ناباوری و موجی از اندوه و غم یکباره همه وجود مرا فراگرفت، به اداره رفتم. اداره تقریباً تعطیل بود. یکی دو نفر از همکارانم آمده بودند، در فکر بودم که باید کاری کرد. خبر خیلی غیرمنتظره و غیرمترقبه بود و آمادگی نداشتیم. هنوز از انعکاس شور و حال و تأثر عمومی در رسانهها خبری نبود. برنامه ها محدود میشد به خبر و پیام.»
او گفت: «ما به حسب وظیفه در یک مرکز هنری مثل همیشه فقط میتوانستیم ابراز احساساتمان را به شکل ارائه سرود و موسیقی نشان بدهیم، برای این کار باید با آهنگسازان و هنرمندان دیگر تماس میگرفتیم اما در آن شرایط به هیچ کدام از هنرمندان دسترسی پیدا نکردیم، به فکر افتادم حداقل خودم کاری بکنم، در وضعی که خودم داشتم از نظر تأثیرات و تألمات شدید روحی ناخودآگاه فکر میکردم خودم آمادگی دارم قطعهای بنویسم، در همین فکرها بودم که متوجه شدم یک ملودی را با خودم زمزمه میکنم.»
شکوهی افزود: «هر چه زمان میگذشت عمق مسأله بیشتر میشد و عظمت موضوع روشنتر از لحظات اولیه خبر شده بود. همانطور که ملودی را زمزمه میکردم در این میان با شاعر گرانقدر مرحوم حمید سبزواری نیز تلفنی صحبت کردم. او چند خط از شعری را که سروده بود، تلفنی خواند. دیدم که امکان تلفیق آن شعر با ملودی من وجود دارد. یک اثر هنری ماحصل ذوق و استعداد فردی یک هنرمند است اما من در آن شرایط به طور غیرمستقیم نوعی احساسات درونی را که شاید تنها مربوط به خودم هم نبود در هنرمندانی که با آنها تماس میگرفتم، میدیدم. به این دلیل که از نظر روال معمولی امکان خلق یک قطعه موسیقی در یک لحظه یا یک آن به وجود میآید.»
این آهنگساز بیان کرد: «کار هنری در یک شرایط خاص متبلور میشود اما امکان اجرا و ضبط یک سرود در زمان محدود امکانپذیر نیست. در آن روز واقعاً نه به امکانات ضبط دسترسی داشتیم نه به نوازندگان و هنرمندان، دیدم چارهای نیست جز اینکه با توکل به خدا تمام نیرو و توان خودم را به کار بگیرم، مجدداً با سبزواری تماس گرفتم که آن چند خط شعر را ادامه بدهد و خودم هم کار روی ملودیهای مختلف را دنبال کردم. حدود ساعت یک یا دو بعدازظهر بود که برخلاف انتظار خودم و فقط به خواست خدا، چهارچوب این قطعه موسیقی تا حد زیادی به صورت بیکلام در ذهنم شکل گرفت در این مدت آقای سبزواری هم در منزل روی شعر کار میکرد.»
قطعهای در گوشه شوشتری
او اظهار داشت: «در این شرایط امکان اینکه کنار هم کار کنیم نبود، من آهنگ را روی شعر مرحوم سبزواری تلفیق میکردم و او هم قسمتهای مختلف شعر را با وزن مشخصی که باهم هماهنگ کرده بودیم، ادامه میداد. در عین حال در تلاش برای تماس با هنرمندان نوازنده و خواننده هم بودم، وضعیت شلوغ و نامشخصی بود، خودم که نمیدانستم نتیجه کار چه خواهد شد اما با آن وضع روحی عجیبی که داشتم احساس میکردم باید به وظیفهام عمل کنم. خوشبختانه همراه با مشخص شدن چهارچوب آهنگ، چهارچوب شعر نیز معلوم شده بود. البته در این فاصله شعرای دیگری هم با ما تماس داشتند و اشعار ارزندهای را تلفنی برای ما خواندند اما امکان ساختن آهنگ بر روی همه آنها برایم فراهم نبود. لذا شعر آقای سبزواری را انتخاب کردم. چون ساده، سلیس و روان بود و شاعر برآیند هیجانات مردم را ساده و روان در زمانی بسیار کوتاه به شعر درآورده بود.»
شکوهی درباره مبنای ساخت موسیقی «دریغا» گفت: «انتخابم از نظر نوع موسیقی روی یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی بود و به نظرم گوشه شوشتری از دستگاه همایون مناسب آمده بود. شوشتری یک حالت غم بهخصوصی دارد. نه غمی ساده بلکه غمی عظیم که درخور چنین فاجعهای است. در عین حال قابلیت موسیقاییاش هم در حدی است که امکان کار ارکستری روی آن زیاد است. البته این بستگی به برداشت آهنگساز از نظر فرم و ملودی از این مایه دارد. در عین حال این گوشه در تکایا، در مرثیهها و نوحهها ریشه داشته و در موسیقی فلکور و موسیقی سنتی ایران هم جایگاه مخصوصی دارد. به دلیل همین نقاط مشترک گوش ما کاملاً با آن آشنا بوده و احساسات مردم را بهراحتی برمیانگیزد و از طرفی برای مضامینی که آقای سبزواری انتخاب کرده بود، نیز مناسب بود.»
این آهنگساز افزود: «ضمن اینکه شوشتری را مایه اصلی قطعه قرار دادم در عین حال از گوشه بهبهانی نیز استفاده کردم. گوشه بهبهانی یکی از گوشههای قدیمی و تقریباً از بین رفته است که از زمان تکیه دولت به بعد دیگر متداول نیست. این گوشه را که از قبل در ذهنم داشتم به صورت فرم شعری تغییر حالت دادم و آن را با اشعار تلفیق کردم، تلفیق خوبی شد. به خصوص آن ترجیعبند «دریغا ای دریغا ای دریغا…» به این ترتیب و دور از انتظار، کار آهنگسازی تا بعدازظهر به پایان رسید.»
او بیان کرد: «نحوه آهنگسازی، انتخاب سازها و ارکستراسیون خیلی سریع و فیالبداهه بود با توجه به فضای شعر، یک آنسامبل سازهای بادی و کوبهای را انتخاب کردم و قسمت اورتور سرود را تنظیم کردم اما حتی نرسیدم تمام قطعه را به صورت پارتیتور بنویسم.»
شکوهی درباره مراحل ضبط «دریغا» اظهار داشت: «کار خیلی ضربالعجل انجام میشد. در استودیو مقدار زیادی از ملودی در ذهنم بود. در مورد بعضی از تکرارها و تغییرات ملودیک و ارکستراسیون در حین اجرا و ضبط تصمیم میگرفتم البته چارچوب کار را مشخص کرده بودم. آن روز تا ساعت دو بعدازظهر منتظر نوازندگان شدم و چون نتوانستم همه را آماده کنم، با استفاده از یک تجربه قبلی به فکر افتادم که از کامپیوتر استفاده کنم و بدین ترتیب توانستم پایههای ارکستر را با استفاده از کامپیوتر و امکانات آن ضبط کنم. البته بعضی از سازهای بادی از جمله ترومپت را بعداً اضافه کردم و با استفاده از امکانات استودیویی ارکستر حجیمتر و تعداد سازها زیادتر شد. ریتم کار هم سه ضربی بود و با ایجاد فضای نوحهخوانی و عزاداری حالت با وقار و عظیمی به ارکستر داده بود.»
او ادامه داد: «در استودیو مقدار زیادی از ملودی در ذهنم بود و در همان حال که خواننده میخواند اگر به نظرم میرسید خوب نشده آن را همانجا عوض میکردم و انصافاً خواننده و گروه هم همکاری صمیمانهای داشتند، از نظر روال عادی آهنگساز باید ملودیها را تنظیم کند و به صورت پارتیتور بنویسد و نقش سازها، خوانند و گروه کُر را جداگانه مشخص کند اما فرصت این کار نبود چون در صدد بودم سرود را تا فردا آماده کنم و بالاخره تا سحر کار ضبط و میکس نهایی تمام شد و هفت صبح برای پخش به تلویزیون رفتیم و بقیه کار را آنجا دادیم. زمانی که تلویزیون پخش مستقیم مراسم وداع با امام در مصلا را شروع کرد. سرود همراه مراسم پخش شد.»
اجرا و ضبط «دریغا» با غم و اندوه
محمد گلریز خواننده موسیقی سنتی و سرودهای انقلابی نیز درباره ساخت و اجرای قطعه «دریغا» بیان کرده است: «شب آخری که امام خمینی(ره) در بیمارستان بستری بودند همه مردم دست به دعا بودند که ایشان هر چه زودتر شفا پیدا کنند. من هم در کنار این مردم آرزو میکردم حال ایشان بهبود یابد. فردای روزی که خبر ارتحال امام را از رادیو پخش کردند، من سر کارم در مرکز تربیت معلم بودم که متوجه این خبر شدم و مانند همه مردم سرزمینم از این خبر به شدت متاثر شدم. همه میدانند که حال و هوای آن روزها حال و هوایی عجیب بود که همه در بهت و حیرانی بودند.»
او افزود: «بعد از شنیدن این خبر از خدا خواستم در حق من لطفی کند تا در آیندهای نزدیک آهنگی را بخوانم که بتواند بازگوکننده حس و حال آن روزها و التیامی برای مردم باشد. دقیقا در همین تفکرات بودم که محمدعلی شکوهی تلفن کرد و از من خواست به سمت تالار وحدت حرکت کنم.»
گلریز گفت: «وقتی به محل کار شکوهی در تالار وحدت رسیدم وی را دیدم که در حالتی گریان و در حالی که شعری را زمزمه میکند مشغول گفتوگوی تلفنی با فرد دیگری است. شکوهی بعد از پایان تماس خود رو به من کرد و گفت که مشغول صحبت با حمید سبزواری بوده و این شاعر یک شعر فیالبداهه برای وی میخواند و شکوهی هم به صورت تلفنی و زمزمهای برای آن آهنگ میسازد.»
خواننده قطعه «دریغا ای دریغا» با اشاره به اینکه این قطعه موسیقایی در حالی خلق شد که همه اعضای گروه در غم فراق بنیانگذار انقلاب بودند و بغض در گلو و اشک در چشم داشتند، اظهار داشت: «در همین روز بود که شکوهی قرار خوانندگی این آهنگ را با من گذاشت و ما مشغول تولید استودیویی «دریغا» شدیم. یادم میآید این آهنگ از معدود قطعاتی بود که در آن روزگار توسط دستگاه سینتی سایزر که در آن دوران تعداد بسیاری محدودی از آن وجود داشت، تولید شد. البته با توجه به تعطیلی تمامی استودیوها و مجموعههای هنری ما سختی زیادی برای تولید آهنگ کشیدیم و وقتی ساعت ۱۱ شب آن را به تلویزیون تحویل دادیم خیلیها از روند تولید سریع آهنگ تعجب کردند.»
گلریز با بیان اینکه این قطعه موسیقایی یکی از آهنگهای مورد علاقهاش در عرصه موسیقی و ساخت سرودهای انقلابی است، تصریح کرد: «ساخت این آهنگ یکی از بهیاد ماندنیترین آهنگهایی است که در مقام خواننده در کنار گروه آن حضور داشتم و وقتی هم به صورت رسمی در تلویزیون پخش شد مرهمی بر دل داغداران و دوستداران حضرت امام خمینی (ره) شد که باعث شد نیت من هم برآورده شود.»
این خواننده آثار دیگری از جمله «روح بلند آسمانی»، «نماز آخر»، «یاد آفتاب»، «دلدادگان روی دوست»، «غم فراق» و «در سوگ خورشید» را در رثای امام راحل منتشر کرده است.
انجمن حفظ و اشاعه سرود و آهنگهای انقلابی سال ۱۳۶۸ آلبومی را با عنوان «دریغا» شامل قطعههای «بوی گل» با صدای علیرضا افتخاری، «دریغا» به خوانندگی محمد گلریز، «رهبرا از پی فرمان تو برخاستهایم» به خوانندگی جهانگیر زمانی و دو سرود «وا مصیبت» و «غمت را بر دل و جان رهگذر باد» به خوانندگی مهرداد کاظمی به مناسبت رحلت امام خمینی(ره) تولید و منتشر کرد.
۲۴۲۲۴۳