رپورتاژ

چرا بعضی استعلام‌ها هزینه متفاوتی برای یک موتور مشابه نشان می‌دهند؟

در فضای پرتلاطم پروژه‌های عمرانی و صنعتی، هیچ‌چیز به اندازه عدم شفافیت مالی نمی‌تواند روند پیشرفت کار را مختل کند. مدیران پروژه و کارشناسان تدارکات بارها با این پدیده روبرو شده‌اند که برای یک کالای واحد (مثلاً یک الکتروموتور یا موتور دیزل با مشخصات فنی ظاهراً یکسان)، پیش‌فاکتورهایی با اختلاف قیمت‌های فاحش دریافت می‌کنند. اما ریشه این اختلاف کجاست؟ آیا صرفاً پای گران‌فروشی در میان است یا مولفه‌های پنهان دیگری در تعیین نرخ نهایی دخیل هستند که از چشم خریدار دور مانده‌اند؟

کالبدشکافی یک بحران؛ تفاوت میان «نام کالا» و «ماهیت کالا»

بازار تجهیزات صنعتی، برخلاف بازار کالاهای مصرفی، بازاری مبتنی بر جزئیات مهندسی است. وقتی یک مدیر تدارکات استعلامی کلی با عنوان «موتور ۵۰۰ کیلووات برند X» منتشر می‌کند، عملاً دروازه را برای ورود کالاهای ناهمگون باز کرده است. اولین و شاید فنی‌ترین دلیل اختلاف قیمت‌ها، سوءاستفاده از عدم دانش خریدار درباره تعاریف استاندارد توان است.

در مهندسی مکانیک، موتورها بر اساس دیوتی سایکل قیمت‌گذاری می‌شوند. یک موتور که برای کارکرد «اضطراری» طراحی شده، آلیاژ پیستون ضعیف‌تر، سیستم خنک‌کاری کوچک‌تر و البته قیمتی بسیار پایین‌تر دارد. در مقابل، نسخه «دائم‌کار» (Prime یا Continuous) همان موتور، برای فشارهای سنگین طراحی شده و گران‌تر است. بسیاری از تأمین‌کنندگان غیرشفاف، در پاسخ به استعلام‌های کلی، قیمت موتور اضطراری را ارائه می‌دهند. نتیجه؟ کارفرما کالایی ارزان می‌خرد که در ماه اول بهره‌برداری زیر بار دائم ذوب می‌شود. این ارزانی، در واقع هزینه پنهان توقف خط تولید است که بعداً پرداخت خواهد شد.

تله‌ای به نام «نو کردن کالای اسقاطی»

عامل دوم که یکی از آسیب‌های جدی صنعت کشور محسوب می‌شود، ورود تجهیزات «بازسازی‌شده» به جای کالای نو است. در برخی مبادی منطقه‌ای، کارگاه‌هایی وجود دارند که موتورهای کارکرده و مستهلک را خریداری کرده، بدنه آن‌ها را صیقل داده و رنگ‌آمیزی می‌کنند، پلاک‌های مشخصات فنی را با نمونه‌های جعلی سالِ جاری تعویض کرده و با بسته‌بندی ظاهراً آکبند روانه بازار ایران می‌کنند.

این موتورها در استعلام‌ها با قیمتی وسوسه‌کننده ظاهر می‌شوند. ظاهرشان کاملاً نو است، اما در باطن، قطعات اصلی آن‌ها خسته و فرسوده هستند. یک تأمین‌کننده معتبر که کالای خود را مستقیماً از خط تولید کارخانه مادر سفارش داده، هرگز نمی‌تواند با قیمت یک موتور دست‌دومِ رنگ‌شده رقابت کند. بنابراین، بخش بزرگی از اختلاف قیمت‌ها در استعلام، مربوط به هزینه «صداقت» در برابر «فریبکاری» است. تشخیص این موارد نیازمند بازرسی فنی دقیق است که متأسفانه در بسیاری از خریدهای دولتی و شرکتی نادیده گرفته می‌شود.

استعلام سوابق قبل از هر خرید

چرا «استعلام سوابق» قبل از هر خریدی حیاتی است؟

برای درک بهتر اهمیت شفافیت، کافی است به ابزارهای نظارتی در زندگی روزمره نگاه کنیم. امروزه دسترسی به سوابق قانونی دارایی‌ها به یک استاندارد تبدیل شده است. برای مثال در حوزه حمل‌ونقل شهری، اپلیکیشن «پلیس من» یکی از ساده‌ترین و رسمی‌ترین ابزارها برای بررسی وضعیت توقیف موتورسیکلت است. کاربر با این برنامه می‌تواند از آخرین تخلفات، بدهی‌ها و حتی امکان ترخیص اینترنتی مطلع شود. بسیاری از کاربران از این بخش برای بررسی میزان خلافی موتور و پرداخت آن استفاده می‌کنند. برای اطلاع در مورد نحوه استعلام شماره پلاک موتور توقیفی مطالعه مطلب لینک شده می تواند راهگشا باشد.

وقتی برای یک وسیله نقلیه کوچک چنین امکانی برای رصد قانونی فراهم است، در مقیاس کلان صنعتی و خریدهای میلیاردی، اهمیت بررسی «مسیر ورود کالا» و وضعیت حقوقی آن صدچندان می‌شود. در اقتصاد سالم، فعالیت قانونی هزینه دارد. کالایی که از مبادی رسمی گمرکی وارد کشور می‌شود، مشمول مالیات بر ارزش افزوده، حقوق و عوارض گمرکی، هزینه‌های انبارداری رسمی و هزینه‌های استاندارد اجباری است.

در مقابل، کالای قاچاق یا کالایی که تحت ردیف‌های تعرفه نادرست (برای فرار مالیاتی) وارد شده، تمام این هزینه‌ها را دور می‌زند. کارفرمای دولتی یا شرکت بزرگی که حسابرسی دقیق دارد، اگر به سمت کالای بدون شناسنامه برود، شاید امروز بودجه کمتری خرج کند، اما فردا درگیر پرونده‌های تعزیراتی و جریمه‌های سنگین خواهد شد.

شفافیت در فرآیند ثبت سفارش و ورود کالا، تضمین‌کننده سلامت اداری پروژه است. برای پیمانکاران و کارپردازان بسیار حیاتی است که بدانند مراحل قانونی برای اینکه موتورهای پروژه‌ای در استعلام‌ها چگونه ثبت می‌شوند چیست؛ زیرا عدم تطابق مشخصات ثبت شده در سامانه‌های دولتی یا گمرکی با کالای تحویلی، می‌تواند منجر به رد شدن صورت‌وضعیت‌ها و بلوکه شدن مطالبات پیمانکار شود. بسیاری از تأمین‌کنندگان ارزان‌قیمت، توانایی ارائه فاکتور رسمی و برگ سبز گمرکی قابل ردیابی را ندارند و این بزرگترین ریسک حقوقی برای یک پروژه ملی است.

تاکتیک «فروش ناقص» برای شکستن قیمت

یکی دیگر از ترفندهای رایج در بازار، ارائه قیمت برای «موتور پایه» بدون متعلقات است. یک موتور صنعتی برای کار کردن نیاز به رادیاتور، سیستم اگزوز، تابلوی کنترل هوشمند، باتری و شاسی‌کشی دارد. تأمین‌کنندگان اصیل، قیمت «مجموعه کامل و عملیاتی» را ارائه می‌دهند. اما واسطه‌های بازار، قیمت موتور خالی را در استعلام اعلام می‌کنند.

خریدار ناآگاه تصور می‌کند قیمت پایین‌تر را یافته است، اما پس از خرید متوجه می‌شود که برای روشن کردن دستگاه باید ده‌ها میلیون تومان دیگر صرف خرید متعلقات کند. مضاف بر اینکه، جفت کردن غیراستاندارد این قطعات متفرقه با موتور اصلی، معمولاً منجر به لرزش‌های شدید و خرابی‌های زودرس می‌شود. در واقع، استعلام‌های متفاوت، اغلب محصولات متفاوتی را قیمت داده‌اند، نه یک محصول واحد را.

خطر خواب سرمایه و قطعات تاریخ‌گذشته

نکته ظریف دیگر، بحث «تاریخ تولید» و شرایط نگهداری است. موتوری که سه سال در رطوبت انبار نامناسب مانده باشد، دچار خوردگی داخلی و فساد واشرها و قطعات لاستیکی شده است. برخی فروشندگان برای نقد کردن سرمایه‌های راکد خود، این کالاها را با قیمت‌هایی زیر قیمت جهانی عرضه می‌کنند. در حالی که تأمین‌کننده حرفه‌ای، کالای تولید روز را با ضمانت فعال ارائه می‌دهد. این اختلاف قیمت، بهای سلامت قطعات حساس داخلی است که در نگاه اول دیده نمی‌شود.

نتیجه‌گیری: عبور از نگاه سنتی به تدارکات

مدیران هوشمند و آینده‌نگر به خوبی می‌دانند که در پروژه‌های صنعتی، اعتماد به شفافیت فنی و قانونیِ مراکز تخصصی و معتبر، تنها راه گریز از هزینه‌های پنهان و تضمین سلامت پروژه است. دریافت مشاوره‌های دقیق و تأمین تجهیزات با اصالت تضمین‌شده، امن‌ترین مسیر برای حفظ سرمایه است؛ چراکه در صنعت، هیچ‌چیز گران‌تر از خرید یک کالای ارزان اما بی‌کیفیت نیست.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


دکمه بازگشت به بالا