چالشهای ترجمه آثار ایرانی؛ پیشگیری از گسست فرهنگی با شناخت عمیق مترجم از فرهنگ و زبان مقصد

به انتشار از سایت خبری بصیرت :
آزاده غلامی: احسانالله حجتی، رئیس مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی درباره ترجمه آثار به دیگر زبان اظهار کرد: یکی از مسائل مهم در آسیبشناسی ادبیات معاصر ایران، قابلیت ترجمهپذیری آثار است. ترجمه بسیاری از آثاری که نوشته میشوند، به ویژه رمانها و داستانها، به زبانهای دیگر مشکل است. البته این به آن معنا نیست که اثر ایرانی قابل ترجمه نیست؛ بلکه بسیاری از آثار ظرفیت جهانی شدن را دارند، اما این امر مشروط به شرایط خاصی است.
وی افزود: یکی از دلایل اصلی این مشکل، آن است که نویسندگان معمولاً برای مخاطب ایرانی مینویسند، نه برای یک خواننده خارجی. در این صورت، بسیاری از مفاهیم، نمادها و فضاهایی که در اثر وجود دارند، برای مترجم خارجی غیرقابل فهم میشوند و همین مسئله ترجمه اثر را دشوار میکند. از جمله این مفاهیم میتوان به طاق ضربی، هشتی، اندرونی، چفیه و … اشاره کرد.
حجتی تصریح کرد: این مشکل بیشتر در کتابهای داستانی و رمانها دیده میشود. در حالی که در حوزه کتابهای علمی، چون مفاهیم علمی، جهانی و یکسان هستند، مشکلی در ترجمه به وجود نمیآید. باید گفت که مفاهیم علمی در هر زبان و فرهنگی یکسان هستند، اما در داستاننویسی این گونه نیست.
وی در ادامه با بیان اینکه در داستاننویسی، نویسنده به شدت به بستر فرهنگی و اجتماعی که در آن زندگی میکند متکی است، افزود: این بستری که پر از نمادها، اصطلاحات خاص و تجربههای جمعی است، برای فردی از فرهنگهای دیگر کاملاً ناآشناست. وقتی که چنین متنی به زبان دیگری ترجمه میشود، نه تنها ممکن است معنا از دست برود، بلکه حس و تجربهای که نویسنده میخواهد منتقل کند، نیز تغییر میکند.
حجتی همچنین بیان کرد: در فرایند ترجمه، مترجم نه تنها باید معنای کلمات را منتقل کند، بلکه باید بستر فرهنگی و اجتماعی متن را نیز در نظر بگیرد. این که فقط به ترجمه لفظی کلمات بسنده کنیم، در نهایت منجر به ایجاد فاصلهای بزرگ بین نویسنده و خواننده خواهد شد. برای مترجم وظیفهای سخت است که همزمان با حفظ اصالت اثر، آن را به گونهای ترجمه کند که برای مخاطب خارجی قابل فهم باشد.
وی افزود: مترجم باید نسبت به مفاهیم فرهنگی، تاریخی و اجتماعی که در اثر مطرح میشود، آگاهی کافی داشته باشد. در غیر این صورت، ترجمه ممکن است به یک متن بیروح و بدون ارتباط تبدیل شود. همین امر میتواند موجب شود که مخاطب خارجی نتواند با آن ارتباط برقرار کند و اثر از غنای خود تهی شود.
مرکز ساماندهی ترجمه و نشر به این نکته اشاره کرد که یکی از مشکلات عمده در ترجمه آثار ایرانی، تفاوتهای گسترده فرهنگی است و ادامه داد: نویسندگان ایرانی به طور معمول در چهارچوب فرهنگی خود مینویسند و این امر برای آنها کاملاً طبیعی است، اما مترجمی که از آن فرهنگ فاصله دارد، در بسیاری از موارد نمیتواند تجربه فرهنگی و زیسته نویسنده را به درستی منتقل کند. به همین دلیل، ممکن است مترجم نتواند حس و لحن اصلی اثر را به طور دقیق و اصیل به مخاطب خارجی انتقال دهد.
چگونه یک اثر ایرانی میتواند برای فردی از یک فرهنگ متفاوت معنادار باشد
وی در ادامه یادآور شد: این مشکلات نه تنها در ترجمه آثار ادبی دیده میشود، بلکه در ترجمه فیلمها، موسیقیها و دیگر محصولات فرهنگی نیز مشهود است. اینکه چگونه یک اثر ایرانی میتواند برای فردی از یک فرهنگ متفاوت معنادار باشد، مسئلهای است که در ترجمههای فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرد. وقتی یک اثر ادبی به زبانی دیگر ترجمه میشود، باید به این فکر کنیم که آیا این ترجمه میتواند برای مخاطب خارجی همان تأثیرات و پیامهایی را که برای خواننده ایرانی داشته، ایجاد کند یا خیر؟
حجتی همچنین به این نکته اشاره کرد که نویسندگان ایرانی بیشتر براساس ذهنیت و تجربههای ایرانی مینویسند و گفت: مشکل از اینجا ناشی میشود که نویسنده ایرانی برای یک ایرانی مینویسد و این مسئله میتواند در فرآیند ترجمه و انتقال اثر به فرهنگهای دیگر مشکلآفرین باشد. در نتیجه، برای اینکه یک اثر ایرانی بتواند جهانی شود، باید نویسنده در نوشتن خود به جهانی بودن آن نیز فکر کند و این کار به مترجمها کمک میکند تا بیشتر با متن ارتباط برقرار کنند و اثر را به شکل بهتری منتقل کنند.
رئیس مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی تصریح کرد: از بین رفتن ظرافتهای ادبی یا زبانی، استعارهها، ایهام و … ، نادیده گرفتن زمینههای فرهنگی، نادیده گرفتن پسزمینههای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی، مذهبی، تعدیل و سانسور از سوی ناشران خارجی به منظور تطبیق کتاب اب استانداردهای حوزه خود، ضعف در تخصص مترجم، تغییر در سبک نویسنده صاحب اثر در ترجمه و ترجمهناپذیری را میتوان از جمله چالشهای حوزه ترجمه برشمرد.
وی در ادامه تاکید کرد: این مسئله نیازمند توجه به دو نکته مهم است؛ نخست اینکه نویسنده باید در هنگام نوشتن تلاش کند که پیام آثارش فراتر از مرزهای فرهنگی خاص خود منتقل شود و در سطح جهانی بتواند پیامی فراگیر و قابل فهم ارائه دهد و دوم، مترجم باید با دقت بیشتری نسبت به بستر فرهنگی اثر، توانایی خود را در انتقال دقیق مفاهیم و حس و لحن اثر افزایش دهد تا مخاطب خارجی بتواند تجربهای مشابه تجربه خواننده ایرانی از اثر داشته باشد.
۵۷۵۷