معاونت سیاسی سپاه: شاید سخنان گاه و بیگاه حسن روحانی فوایدی نیز داشته باشد/ عیبی ندارد فردی که مایه عبرت است گاهی جلوی چشم ها ظاهر شود!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در سر مقاله هفته نامه صبح صادق متعلق به معاونت سیاسی سپاه آمده است: رفتار بازیگران سیاسی ایران از این حیث که پرچم انسجام ملی را برافراشتهاند یا مروج تفرقه هستند، آن هم در شرایط حساس و سرنوشتساز کنونی از جنبههای گوناگون تأثیرگذار و تعیینکننده به شمار میآید؛ چرا که دشمنان به تشدید منازعات داخلی و حکمفرما شدن مناقشات داخلی امید بسیار بستهاند. از این منظر به نظر میرسد حسن روحانی با اظهارات گاه و بیگاه خودش که بر ترویج اختلاف و به راه انداختن دعواهای داخلی اصرار دارد، به یک مدل قابل مطالعه در فضای سیاسی ایران تبدیل شده است. آقای روحانی پیش از آنکه بخواهد برای وضعیت فعلی کشور راهکار صادر کند، خود دقیقاً شخصیتی است که رفتارهایش در گذشته برای اداره حال و آینده کشور عبرتآموزی فراوانی دارد.
اصلاً کاری به این نداریم که کدام ناراحتیها از کجا و کدام نهاد روحانی را عصبانی کرده است. فعلاً چه اهمیتی دارد که تصور کنیم برخورد دستگاه قضایی با تخلفات برادر روحانی، رفتار و کلام حسن روحانی را به تلخی و تندمزاجی کشانده یا نه؟! هر چند بازگشت به آن دوره و مرور اظهارات آقای روحانی در همین زمینه همه چیز را آشکار میکند. حرف اصلی این است که در میانه حجم انبوهی از تهدیدهای دشمن و بعد از یک جنگ تاریخی بر سر بود و نبود ایران، اختراع دوگانه و دو قطبی «حاکمان و ایران» آیا کمکی به حل مسائل کشور میکند؟ یا اینکه بر دامنه تهدیدها و طمعورزیهای دشمن میافزاید؟!
ترجمه این اظهارات روحانی و ساخت این دوگانههای ناپخته و خسارتآمیز مثل این میماند که بگوییم در سال ۱۳۹۸ و در ماجرای بنزین و ناراحتی شدید مردم، به جای تلاش خردمندانه و منطبق بر منافع ملی برای حل مسئله و چالش بزرگ پیش آمده، عدهای بگویند روحانی را باید به خاطر نحوه عملکردش و خاصه آن عبارت تاریخی که گفت صبح شنبه متوجه شدم، به عنوان عامل اصلی فجایع سال ۱۳۹۸ به دادگاه کشاند و به سزای اعمالش رساند؛ چون به غیر از در نظر گرفتن پیامدهای ویرانگر تصمیم نادرستش برای کشور، حاکمان را نیز در مقابل مردم و ایران قرار داده است! مصداق مهم تحلیل و دوگانه نادرست امروز روحانی، عملکرد ناصواب خودش در سال ۱۳۹۸ است که خشم ملی در کشور تولید کرد. متأسفانه گاه در میان چهرههای سیاسی درک نکردن شرایط و نشناختن اولویتها و تلاش نکردن برای حل مسائل اصلی خسارات جبرانناپذیری به بار میآورد.
ایران اسلامی با اتحاد مقدس از جنگی که طراحان و مجریانش به قصد تجزیه ایران آن را آغاز کردند با سربلندی خارج شده؛ هر چند هنوز به طور کامل از تهدیدهای مرتبط با جنگ خارج نشده است. حال پرسش اساسی از فردی که در جایگاهها و موقعیتهای گوناگون جمهوری اسلامی بوده، این است که نسبت این حرفهای شما با وضعیت فعلی کشور چیست؟ دقیقاً چه میگویید و در پی چه چیزی میگردید؟ موضوع این نیست که نباید نقد کرد و ضعفها و کاستیها را دید، مسئله این است که بین نقادی و عقدهگشایی تفاوت وجود دارد. سخن این است که طرح این عبارت که مردم در دوره جنگ ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی در کنار ایران بودند و نه حاکمان، نسبتی با واقعیات ندارد و نه تنها تکمیل پازل جنگ روانی دشمن است؛ بلکه حقد و عقده در آن اظهارات و گوینده آن موج میزند.
این نوع نگاه به سیاست پیش و بیش از آنکه ایراد سیاسی داشته باشد، خطای اخلاقی بزرگ به شمار میآید. حال با این خصلتهای رفتاری بر هم زننده وحدت ملی که در تار و پود فکر و عمل سیاسی رئیسجمهور پیشین افتاده، چه باید کرد؟ فرض کنید برخی تحت تأثیر عملیات روانی دشمنان و بد عمل کردن برخی رسانههای داخلی، قائل به دوگانه حاکمان و ایران در دوره جنگ هستند، در این صورت باید این خطای تحلیلی و شناختی ایجاد شده در برخی اذهان را اصلاح کرد نه اینکه بر این آتش برافروخته شده دمید. در جنگ در حالی که نیروهای مسلح ایران عزیز، با همه توان مشغول انجام وظایف تخصصی خود بودند، مسئولان کشور و خاصه دولت و شخص رئیسجمهور محترم بنا به گفته شخصیتهای گوناگون کشور موضوع پشتیبانی و حمایت همهجانبه از جنگ را به شکل مطلوب به پیش بردند.
همواره در کشور ما این نگرانی وجود داشت که اگر جنگی آغاز شود نیازها و تقاضاهای عمومی و روزانه مردم را چگونه باید تأمین کرد؛ اما در جنگ ۱۲ روزه مسئولان کشور و بخشهای گوناگون مردم با همه سلایق و گرایشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در بهترین شکل ممکن در کنار یکدیگر و پای کار ایران ایستادند و مرتبط با وظایف خود چیزی کم نگذاشتند. با این اوصاف آیا رواست که این مزیت درخشنده و برجسته کشور در دوره جنگ را هم راستا با دشمنان، به نقطه ضعف تبدیل کرد و دوگانه ایران و حاکمان به راه انداخت؟ این روزها میگذرد و گرد و غبارها فرو مینشیند، اما اندکی بعد تاریخ درباره کسانی که وحدت و انسجام ملی را نشانه گرفتهاند قضاوت دقیق و روشن خواهد کرد.
به صدر این نوشته برمیگردیم و از زاویه دیگر نکته نهایی بیان میشود؛ شاید سخنان گاه و بیگاه حسن روحانی فوایدی نیز داشته باشد؛ چه اشکالی دارد فردی که در حکمرانی مایه عبرتهای فراوانی میتواند باشد، گاه در جلوی چشمها ظاهر شود تا بتوان راههای درست را بهتر تشخیص داد و مسیر آینده را با هزینه کمتری پیمود!
۲۹۲۲۱