بازگشت خونین و ساختارشکنانه دراکولا

به انتشار از سایت خبری بصیرت :
ریحانه اسکندری: فیلم «دراکولا» با قدرتی تازه و انتقامجویانه دوباره به پرده سینما برگشته است؛ این بار به لطف رادو ژوده، فیلمساز جنجالی رومانیایی که در ساخت آثارش سبک خاصی دارد.
مطابق با شهرت ضدکلیشهای این کارگردان، او تماشاگر را به یک سفر خونین، دیوانهوار و به طرز عجیبی مضحک میبرد تا افسانه سینمایی «دراکولا» را در فیلمی با همین نام که ۱۰ اوت در بخش مسابقه هفتادوهشتمین جشنواره فیلم لوکارنو در سوئیس برای اولینبار به نمایش درمیآید از نو واکاوی کند. هدف او تنها کالبدشکافی «دراکولا» نیست، بلکه میخواهد خود سینما را هم زیر ذرهبین ببرد.
در این فیلم که در زادگاه «دراکولا»، یعنی ترانسیلوانیا ساخته شده، ژوده با تمام قوا سراغ معروفترین خونآشام جهان میرود و ابعاد مختلف تصویر او را بررسی میکند، از جمله با کمک هوش مصنوعی. داستان درباره یک فیلمساز جوان است که با یک سیستم هوش مصنوعی کار میکند تا نسخههای گوناگونی از روایت «دراکولا» را خلق کند.
در خلاصه داستان آمده است: «چه اتفاقی میافتد وقتی یک فیلمساز جوان و کنجکاو، خلاقیتش را با امکانات بیپایان یک هوش مصنوعی جعلی به چالش میکشد؟ ترکیبی شگفتانگیز از داستانهای متنوع، از گذشته و حال، درباره افسانه اصلی دراکولا: شکار خونآشام، زامبیها و دراکولایی که وسط یک اعتصاب وارد میشود، داستان علمیتخیلی درباره بازگشت ولاد سلاخ، اقتباسی از اولین داستان خونآشامی رومانی، یک عاشقانه تراژیک، یک قصه فولکلور بیپروا و مبتذل، داستانهای کیچ ساختهشده با هوش مصنوعی… و خیلی چیزهای دیگر!»
و واقعاً «خیلی چیزهای دیگر» هم هست. فیلم ژوده پر است از ارجاع به نامهای بزرگ هالیوود مثل چارلی چاپلین، استیون اسپیلبرگ و فرانسیس فورد کاپولا، بازیگر کلاسیک نقش دراکولا بلا لوگوسی، شخصیتهایی مانند فرانکشتاین و ملوان پاپای، ستارههای موسیقی همچون بریتنی اسپیرز، متالیکا، ریج اگنست د ماشین و رامشتاین، سیاستمدارانی مثل دونالد ترامپ، ولادیمیر پوتین، ریچارد نیکسون و جوزف استالین، و همچنین ایلان ماسک، اپ هایی مثل تیکتاک و موارد دیگر.

ژوده در یادداشتی میگوید: «فیلم ما افسانه دراکولا را از طریق دهها داستان مضحک، عامهپسند، ادبی، بازیگوش، سیاسی، اغراقآمیز، شیطنتآمیز، فانتزی یا واقعگرایانه بازسازی میکند. این فیلم درباره خود سینماست.» او همچنین از فیلم بهعنوان «ادای دین فروتنانهام به برخی از کارگردانان آمریکایی بزرگ ولی دستکمگرفتهشده مثل اد وود، اندی وارهول و فیلمسازان فلوکسوس» یاد کرده است.
اما نباید انتظار ظاهر و کیفیت بصری در حد هالیوود را داشت. ژوده «دراکولا» را با آیفون و کمترین بودجه ممکن فیلمبرداری کرده؛ روشی که خودش دوست دارد.
جیونا آ. ناتسارو، مدیر هنری جشنواره لوکارنو، اخیراً به هالیوود ریپورتر گفته: «رادو ژوده به شکل استوار در برابر وسوسه ساختن فیلمهای زیبا مقاومت میکند و من در اصل با گفتن این جمله دارم او را ستایش میکنم، آن هم در بالارین حد ممکن.»
فیلم «دراکولا» که نویسندگی و کارگردانی آن را ژوده برعهده داشته، با بازی آدونیس تانسا، اوانا ماریا زاهاریا، گابریل اسپاهیو، ایلینکا مانولاکه و الکساندرا هاراپو ساخته شده است. شرکت لوکس باکس مسئول فروش بینالمللی فیلم است و اپسشیال جیسون هلرستین اوایل ژوئیه حقوق پخش آمریکای شمالی را خریداری کرده.
در ادامه مصاحبه هالیوود ریپوتر با این کارگردان را مطالعه میکنید.
شما همیشه تماشاگرها را غافلگیر میکنید. با «دراکولا» چه هدفی داشتید؟
وقتی از من میپرسند «دراکولا در فیلم شما کیست؟» میگویم خودِ فیلم، دراکولا است. چیزی که میخواستم ارائه کنم، فیلمی است که تمام این کلیشهها و موضوعات فیلمهای عامهپسند و ژانری را میگیرد، بعضی وقتها در همان مسیر پیش میرود و بعضی جاها هم برعکس عمل میکند. هدفم این بود که برای همه چیزهایی داشته باشم؛ فیلمی فراگیر. قصد داشتم جشن بگیرم. جشن روایتگری به عنوان یک فرم هنری. این فیلم، به شدت داستانمحور است.
همچنین ادای احترامی است به فیلمهای بد، در سنت مقاله معروف جِی هابِرمن به نام فیلمهای بد و بازگشت به روحیه آوانگاردی که در آن، یک طرفش جدی نبودن و طرف دیگرش جدیت کامل است. ترکیبی از این دو را خواستم. اینکه موفق شدهام یا نه، قضاوتش با من نیست.
سال قبل در کلاس مستر لوکارنو گفتید وقت یک دراکولای رومانیایی است، چون هالیوود هزار بار این کار را کرده. آن موقع فکر میکردند اسم فیلم «پارک دراکولا» خواهد بود. چرا تغییر دادید؟
در نهایت، اسم را کوتاه کردم تا هم کلیتر و هم دقیقتر باشد. این اسم از قبل معروف و قابل تشخیص است. صدها فیلم با این عنوان وجود دارد. چون فیلم من ادای احترام و بازگشتی است به سینما و اسطورههایش، خواستم عنوانش مثل یک عنوان واقعی سینمایی باشد.
فیلم جشن شکلهایی است که شاید قدیمی به نظر برسند، اما با ابزار جدید ساخته شدهاند: از تصاویر تولیدشده با هوش مصنوعی استفاده کردهایم، با آیفون فیلمبرداری شده و حالوهوای کمدی خاصی دارد. در واقع، همه اینها با هم ترکیب شدهاند.

چرا سراغ نامهایی مثل چاپلین، اسپیلبرگ یا کاپولا رفتید؟
هر کدامشان در یک بستر داستانی خاص آمدهاند. مثلاً یکی از اپیزودها با داستان واقعی یک بیمارستان درمان جوانسازی در دهه ۷۰ شروع میشود. نیکولای چائوشسکو، دیکتاتور رومانی، مخفیانه افراد ثروتمند و بانفوذ خارجی را به آنجا میآورد و یکی از آنها چاپلین بود. این تمِ جوان شدن، بهطور طبیعی به داستانهای خونآشامی و دراکولا مربوط میشود.
فیلم گفتوگویی است میان آثار مورنو، هالیوود، داستانهای عامهپسند و وجه پالپ سینما. برای من، حفظ تعادل بین فیلمهای جسور و تجربی با جنبههای سرگرمکننده، مهم است.
در فیلم هم ابتذال و هم ارجاعات ادبی وجود دارد. این ترکیب برای چیست؟
من به پالپ علاقه دارم، همانقدر که به فرهنگ والا. در این فیلم، هم داستانهای سطحی و عامهپسند هست، هم نقلقولی از ویتگنشتاین. شخصیتهای احمق هست، اما شعرخوانی هم داریم. حتی از ادبیات کلاسیک رومانی هم استفاده کردهام، مثل داستانهای ایون کرنگه که خیلی هم رکیک هستند، ولی چون او نابغه ادبیات ماست، دیگر نمیتوانند بگویند من مبتذل هستم.
فیلم، با مسئله جنسیت و سکسوالیته هم بازی میکند. این موضوع چطور وارد کار شد؟
من این موضوع را از نظر سیاسی و اجتماعی مهم میدانم. به همین دلیل، نه تنها آن را در داستان گنجاندم، بلکه شخصیتهای مختلفی را نشان دادم که رویکردهای متفاوتی دارند. از نگاههای سنتی تا دیدگاههای بسیار مدرن و حتی افراطی. سعی کردم واقعیت جامعه امروز رومانی را بازتاب دهم؛ جایی که هنوز هم تابوها و کشمکشهای فرهنگی زیادی وجود دارد.
فیلم به مسائل روز سیاسی، از ترامپ و ایلان ماسک گرفته تا جنگها، اشاره میکند. هدف شما از این ارجاعات چه بود؟
اینها بخشی از دنیای ما هستند. اگر فیلمی در دوران معاصر بسازید و از این عناصر حرف نزنید، انگار دارید واقعیت را سانسور میکنید. برای من، سیاست همیشه در زندگی روزمره حضور دارد؛ چه بخواهیم چه نه. حتی وقتی دارید یک داستان خونآشامی تعریف میکنید، سیاست خودش وارد میشود.
شما از هوش مصنوعی هم استفاده کردهاید. این برای خلق طنز بوده یا نقد فناوری؟
هر دو. هوش مصنوعی ابزاری است که هم میتواند شگفتانگیز باشد و هم خطرناک. من از آن استفاده کردم تا تصاویری خلق کنم که هم زیبا هستند و هم کمی ترسناک. همان حس دوگانهای که در واقعیت هم از ای آی داریم. در عین حال، استفاده از این تکنولوژی در فیلم، یک شوخی با همین ترندهای تازه هم هست.

با وجود تمام این ارجاعات، فیلم همچنان حالوهوای سرگرمکننده دارد. این تعادل را چطور حفظ کردید؟
این برایم خیلی مهم بود. من نمیخواستم فیلم فقط یک بیانیه سیاسی یا یک تجربه آوانگارد باشد. میخواستم تماشاگر بخندد، شگفتزده شود، کمی بترسد و حتی لحظاتی احساساتش برانگیخته شود. اگر فیلم نتواند سرگرم کند، حتی بهترین ایدهها هم ممکن است در ذهن مخاطب نماند.
فکر میکنید واکنش تماشاگران به فیلم چگونه خواهد بود؟
راستش را بخواهید، پیشبینی واکنش تماشاگران همیشه دشوار است. بعضیها ممکن است از این ترکیب ژانرها، ارجاعات و شوخیها لذت ببرند، اما بعضی دیگر شاید بگویند زیادی شلوغ و پراکنده است. برای من، مهم این است که فیلم گفتوگویی را آغاز کند.چه با خنده، چه با بحث یا حتی با عصبانیت. اگر تماشاگران بعد از دیدن فیلم، هنوز به آن فکر کنند، یعنی کارم را درست انجام دادهام.
آیا نگران سانسور یا محدودیت در اکران فیلم نیستید؟
همیشه این خطر وجود دارد، مخصوصاً وقتی با موضوعاتی کار میکنید که میتواند حساسیتبرانگیز باشد. اما من باور دارم که سینما باید آزاد باشد و بتواند به هر مسئلهای بپردازد. اگر بخواهیم مدام از ترس سانسور عقبنشینی کنیم، دیگر چه چیزی از هنر باقی میماند؟
بعد از «دراکولا»، برنامه بعدی شما چیست؟
فعلاً به استراحت کوتاهی نیاز دارم، اما همیشه ایدههایی در ذهن دارم. ممکن است دوباره به یک پروژه کوچکتر و شخصیتر برگردم، یا برعکس، سراغ کاری حتی بلندپروازانهتر بروم. اما مطمئنم که همچنان به کاوش در مرز میان سینمای هنری و سینمای عامهپسند ادامه میدهم؛ همان جایی که برای من جذابترین لحظات اتفاق میافتد.
منبع: هالیوودریپوتر
۵۹۲۴۴