ادیب معاصر: عطار مروج گفتوگو و همزیستی بود/ پدر قصههای عرفانی

به انتشار از سایت خبری بصیرت :
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مهدی محبتی به مناسبت ۲۵ فروردین روز بزرگداشت فریدالدین عطار نیشابوری، درباره آموزههای آثار این شاعر که میتوان آنها را در زندگی مدرن امروز بهکار گرفت، به ایرنا گفت: عطار یکی از بزرگان فرهنگ و عرفان ماست که آموزههایش در بسیاری از جنبهها با نیازهای انسان امروز هماهنگ است. یکی از وجوه بارز عرفان عطار، دوست داشتن نوع بشر به عنوان انسان است. البته آموزههای او تنها به این بعد محدود نمیشود و جنبههای متنوعی دارد که بهتدریج میتوان به آنها پرداخت.
این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: عطار در روایت مشهوری در «مصیبتنامه» که درباره حضرت نوح (ع) است، می آورد؛ به کوزه گری گفتند همه ساختههایش را نابود سازد. اما نوح (ع) در پاسخ میگوید: «او اینها را با زحمت ساختهاست.» و از جانب خدا خطاب می آید که ای نوح (ع) پس تو چگونه خلق را با نفرینی به آب دادی و نابود کردی؟ اینجا منظور این است که حتی درباره ظالمان و کافران هم نباید شتابزده قضاوت کرد، چه رسد به مؤمنان و نیکان. بنابراین، آموزههای عطار بهروشنی میتوانند برای انسان امروز مفید و راهگشا باشند.
این استاد عطارشناس، در پاسخ به این سوال که چه آموزههای دیگری در آثار عطار وجود دارد که در زندگی امروز کاربرد دارند، گفت: یکی از مهمترین آموزههای عطار، گفتوگومحوری است؛ یعنی تأکید بر سخن گفتن، شنیدن و تبادل نظر. سه مورد از مهمترین کتابهای او یعنی «الهینامه»، «مصیبتنامه» و «منطقالطیر»، همگی بر اساس گفتوگو بنا شدهاند. این مسئله در فرهنگ ما که بیشتر تکگویی و مونولوگ رایج است، یک آموزه بسیار ارزشمند به شمار میآید.
محبتی بیان کرد: در «منطقالطیر» همهچیز با گفتوگوی هدهد و پرندگان آغاز میشود و تا گفتوگوی مرغان با سیمرغ ادامه مییابد. در «مصیبتنامه» نیز ۴۰ منبع مختلف معرفتی و وجودی از آسمان و زمین و دریا تا پیامبران و اولیاء در قالب گفتوگو حضور دارند. در پایان این گفتوگوها، سالک به حقیقت میرسد. در «اسرارنامه» و دیگر آثار او نیز همین ویژگی تکرار میشود.
وی افزود: نکته مهمتر این است که عطار این گفتوگو را در بستر سنتی شکل میدهد که در آن معمولاً باید به مراد و پیر طریقت «چشم» گفت، اما او با نگاهی نو، گفتوگو را اصل میداند. حافظ هم گفته: «گفتوگو آیین درویشی نبود»، اما عطار این آیین را به گفتوگو بدل میکند. او به ما یاد میدهد که مشکلاتمان را با گفتوگو بشناسیم و حل کنیم.
این استاد ادبیات با اشاره به توجه عطار به روایت و قصهپردازی، اظهار داشت: عطار شاید بیش از هر شاعر دیگری به روایتگری اهمیت داده است و موضوعی که انسان امروز تازه به اهمیت آن پی برده، او قرنها پیش بدان رسیده بود.
میتوان عطار را پدر قصههای عرفانی دانست. در مجموع آثار عطار، حدود ۲۳۰۰ روایت مختلف وجود دارد؛ چه یکسطری و چه چند صد بیتی. این تعداد نشاندهنده نقش بیبدیل او در روایتسازی، بهویژه در عرفان است.
وی افزود: در زمان او، برخی مثل امام محمد غزالی میگفتند که قرآن از چند ساحت مانند احکام، اخلاق، الهیات و… تشکیل شده است اما بخش قصص یا داستانهای قرآن، بهزعم بسیاری کماهمیتتر بود. در حالی که عطار دقیقاً برعکس میاندیشید. او میگفت: «روح قرآن در قصههاست». این نگاه در زمان خود، بسیار پیشرو و قابل توجه است.
محبتی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان گفت از دیدگاه عطار، روایت و هنر میتوانند تسکیندهنده دردها و رنجهای انسان معاصر باشند؟ گفت: کاملاً درست است. روایت، بهویژه در قالب قصه، میتواند قوت قلب برای دلهای خسته و جانهای درمانده باشد. در مقدمه کتاب «تذکره اولیا» عطار بهصراحت مینویسد که این حکایات، همانند سپاهیان الهی هستند که به دلهای خسته نیرو و امید میبخشند.
۲۴۴۵۷